حج از آن عبادتهای عجیب و غریب است . اما چیست این مغناطیس پر جاذبهای که نه رنگ میشناسد و نه زبان ؟ حیرت این کوچ بزرگ حاجیان سفید پوش باعث میشود من هم بخواهم بیشتر بدانم، اما چگونه؟ خواندن سفرنامه خوب گاه به اندازه سفر رفتن برایمان حرف دارد.
"سفر به قبله" سفرنامه حج هدایت الله بهبودی است که با قلم ساده، روان و صمیمی حال و هوای آن روزهای خود را روی کاغذ ریخته است، با این #کتاب آنقدر به او و همسفرانش نزدیک میشوید و چنان از حال درونی خودش شفاف و خوب حرف میزند که انگار قلبش را دقایقی به شما قرض داده باشد. همین باعث میشود میخکوب این کتاب 61 صفحهای شده و یک روزه تمامش کنید ولی افسوس بخورید که کاش بیشتر مینوشتی آقای نویسنده! آقا این کتاب را خوانده و در مورد آن نوشتهاند: «این کتاب مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانه خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست. تا به یاد دارم -از سالهای دور جوانی- هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافتهام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بیمعرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان میتوانست در خط حج قرار بگیرد .. و من نمیتوانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حملهدار و رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمیتوانست و جرأت نمیکرد نام مرا در فهرست حاجیهای خود -چه رسد به عنوان روحانی کاروان- بگذارد.» «بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مکه و مدینه، خالی نمانده بود .. و این امید، اگرچه با حج ده روزه سال 58 که به فضل *شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد .. در سالهای ریاست جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم .. اما امروز ..؟ شور و اشتیاقی بیسکون و امیدی تقریبا فرو مرده .. تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامهها یا شنیدن آنها است که خود بازافزایندهی شوق نیز هست.این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول.»۷۰/۱۲/۱۰